پس از یک دورهی طولانی انزوا، حضور چین در سیستم تـجارت جـهانی طـی دو دههی اخیر، افزایش چشمگیر یافت و سهم این کشور از تجارت جهانی، از یک درصد در سال 1979 به 5/5 درصـد در سال 2003 رسید.این رشد حیرتانگیز(بیش از 5 برابر) طی دورهای به نسبت کوتاه حـاصل شد، پرسشها و نگرانیهایی را دربـارهی عـملکرد تجاری این کشور در جهان برانگیخته است.آن چه بهویژه موجب نگرانی برخی کشورهای صنعتی درحالتوسعه شده، حجم روزافزون صادرات چین است که رفتهرفته تمامی بازارهای محلی را اشغال، صادرات دیگر کشورها را از میدان بـه در میکند و موجب بروز بیکاری گسترده در این کشورها میشود.
اما، صرفنظر از عبارتپردازیهای ژورنالیستی، نگارندگان این مقاله سعی دارند نقش چین در تجارت امروز جهان را از زاویهای وسیعتر مورد بررسی قرار دهند.پرسش محوری ایـن اسـت که چه عواملی موجب رشد پایدار صادرات چین شده است؟آیا هنوز افزایش باز هم بیشتر صادرات چین در آینده پیش میآید؟و اگر پاسخ مثبت است، این روند چه تاثیری بر شرکای عمدهی تـجاری چـین باقی میگذارد؟پاسخ به این پرسشها برای آیندهی سیستم تجاری جهان، بهویژه برای کشورهای آسیایی اهمیت دارد.
از دوران بازگشایی اقتصاد چین در سال 1979 تاکنون، تجارت خارجی این کشور روند یکنواخت صعودی را طی کرده اسـت(نـمودار یک).این روند در دههی 1980 از
نمودار 1:رشد انفجاری تجارت خارجی چین
آهنگی کند برخوردار بود زیرا در این دهه هنوز برخی موانع و مقررات پیچیده و بازدارنده در زمینهی صادرات و واردات این کشور باقی بـود و هـمچنان اعـمال میشد.اما در دههی 1990 تجارت خـارجی چـین، درپی یـک سلسله اصلاحات با رشدی انفجاری روبهرو شد.حذف چشمگیر تعرفهها و فعالیت بیشتر چین در سازمان تجارت جهانی (OTW) ، از جمله عواملی بود که ایـن رشـد را مـوجب شد.میانگین سطح تعرفهها از 40 درصد در اوایل دههی 1990 بـه 12 درصـد در سال 2002 کاهش یافت و قرار است به زودی به سطح 10 درصد برسد.تنها در سال 2002 بر صادرات و واردات چین 21 درصد افزوده شد(و ایـن رقـم، بـیشتر از رقم مشابه برای کشورهای صنعتی جهان بود). این موفقیت در شـرایطی به دست آمد که یک رکورد نسبی بر تجارت جهانی حاکم بود. رشد انفجاری تجارت خارجی چین در سـال 2003 سـرعتی بـیشتر گرفت.در این سال، صادرات چین 30 درصد و واردات این کشور 40 درصد افزایش یـافت.کـاهش ارزش دلار، توان رقابتی صادرات چین را دو برابر کرد اما باید توجه داشت که هزینهی نازل نیروی کار در چـین کـه نـاحیهی خیل عظیم نیروی کار ساده و ماهر این کشور حمایت میشود، نقطهی قـوت اصـلی در تـوان رقابتی چین، بهویژه در بازار آمریکا محسوب میشود.هزینهی نازل نیروی کار در چین، همچنین سـرمایهگذاران خـارجی را بـه سرمایهگذاری مستقیم در این کشور تشویق و ترغیب میکند و این امر خود موجب
ارتقای سطح بـهرهوری نـیروی کار در چین میشود.همین مزیت نسبی موجب شده است که حتا در مقاطعی کـه ارزشـ«رنـ مین بی» (ibnimneR واحد پول چین)و دلار در برابر پولهای عمدهی جهان دچار نوسان میشود، تغییر چندانی در تـوان رقـابتی چین به وجود نیاید.
بر اهمیت تجارت خارجی چین در سالیان اخیر پیوسته افـزوده شـده اسـت به نحوی که مجموع صادرات و واردات چین-عاملی که بهطور سنتی برای سنجش وضعیت اقـتصادی یـک کشور به کار میرود-در حال حاضر به بیش از 50 درصد تولید ناخالص داخـلی ایـن کـشور بالغ شده است.در حالی که این رقم در سال 1979 و 1989 به ترتیب 10 و 20 درصد بود:نگاه به خـارج اقـتصاد چـین، در کنار جذب سرمایهی مستقیم خارجی به وسیلهی این کشور، نشانگر سرعت چـشمگیر ادغـام چین در اقتصاد جهانی است.
پیامدهای داخلی
همپیوندی فزاینده با سیستم تجارت جهانی، به تداوم رشد اقـتصادی پایـدار در چین کمک کرده و بهبود مستمر بهرهوری اقتصادی این کشور را موجب شده اسـت.پایـبندی چین به ضوابط سازمان تجارت جهانی، پیـشبینی عـملکرد اقـتصادی این کشور را امکانپذیر ساخته و شفافیت و رقابتپذیری را در اقـتصاد چـین تقویت کرده است.پایگاه صادراتی چین در دههی 1980 و اوایل دههی 1990 در مناطق ویژهی تجاری ایـن کـشور واقع در سواحل شرقی پیرامون هـنگ کـنگ متمرکز شـده بـود.امـا، در اصلاحات اخیر، به جای تاکید بـر ایـن مناطق معاف از مالیات، بر آزادسازی تجاری از طریق کاهش گسترده تعرفهها و مشارکت دادنـ مـناطق مرکزی کشور در طرحهای توسعهی اقتصادی، تـاکید شده است.
اما، هـنوز تـمامی مناطق کشور به یک انـدازه از مـزایای تجارت خارجی رو به گسترش چین بهرهمند نشدهاند.برای نمونه مناطق ساحلی مانند دلتـای رودخـانهی«پرل» (reviR lraeP) ، ایالت«گواندونگ»و مناطق واقع در حـوزهی رودخـانهی«یـانگ تسه»و مناطق پیـرامونی شـانگهای بیشترین سود را از سیاستهای صـادراتی چـین میبرند.البته، بخشی از این تفاوت، به علت مزایای منطقهای و جغرافیایی و نیز موقعیت ویژه و مـساعدی اسـت که برخی مناطق کشور برای تـوسعهی صـادرات دارند، کـه انـتظار مـیرود
همچنان ادامه پیدا کـند و تشدید رقابت در بخش حملونقل و خدمات وابسته به آن، که خود ناشی از رشد حیرتانگیز صادرات چین اسـت، بـه کاهش چشمگیر هزینهها در این بخش مـنجر خـواهد شـد.ایـن امـر، دسترسی به مـناطق روسـتایی را آسان و به هم پیوندی اقتصادی بیشتر مناطق مرکزی چین کمک میکند.
به نظر میرسد تفاوت فـاحشی نـیز از نـظر بهرهمندی از مزایای صادراتی چین، میان بخشهای مـختلف اقـتصاد ایـن کـشور وجـود داشـته باشد.این تفاوت، با بازگشایی بیشتر اقتصاد چین بر روی واردات، تشدید میشود.به عنوان مثال، بخشی کشاورزی چین، به احتمالی از محل واردات فرآوردههای ارزان قیمت کشاورزی متضرر خواهد شـد و این امر به شکاف درآمدها در جامعهی چین دامن خواهد زد اما، در عین حال، ممکن است سیاست تسهیل مهاجرت نیروی کار و آزادی بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی بتواند تا حدودی از پیامدهای بدفوق بکاهد.
بـاوجود ایـن نگرانیها، به نظر میرسد مردم عادی چین، از اصلاحات جاری در این کشور و گشودن در اقتصاد بر روی جهان خاج منتفع شده باشند.رشد سریع میانگین درآمد خانوارهای چینی، خود گواه ایـن مـدعاست.
اگرچه رشد تجارت در چین، طی دو دههی اخیر شگفتانگیز بوده اما، باید توجه داشت که این رشد به لحاظ تاریخی به هیچوجه منحصر بـه فـرد نبوده است.با در نظر گـرفتن بـرخی شاخصها، مشخص میشود که تجربهی چین، شباهت بسیار به تجربهی کره و ژاپن در زمینهی صنعتی شدن و همپیوندی با اقتصاد جهانی دارد.دسترسی چین به منبع بیپایان نـیروی کـار ارزان و نیز منابع طبیعی سـرشار، ایـن نوید را میدهد که بر نقش چین در سیستم تجارت جهانی طی سالهای آینده، پیوسته افزوده شود.
به سوی تکنولوژی پیشرفته
آیا سیاست سنتی چین مبتنی بر تولید و صادرات انبوه کالاهای صـنعتی بـا کیفیت نازل، ادامه خواهدیافت؟در دهههای 1970 و 1980، صادرات چین بر روی پوشاک، کفش، اسباب بازی و دیگر فرآوردههای صنعتی سبک متمرکز شده بود.اما، از این زمان به بعد، سهم چین در صادرات جهانی تمامی اقلام، بـهویژه مـاشینآلات و تجهیزات مـخابراتی(و الکترونیکی)افزایش چشمگیر یافت.به تازگی چین به موفقیتهای بزرگی در زمینهی
نمودار 2-نفوذ چین در بازارهای کشورهای صـنعتی
صدور فرآوردههای پیچیدهی فنی(مانند تجهیزات پیچیدهی پردازش اطلاعات)نایل شده اسـت.صـدور تـجهیزات الکترونیکی، در حال حاضر بالغ بر 25 درصد از کل صادرات چین را شامل میشود.این تنوع صادراتی موجب شده اسـت کـه سهم چین از بازار آمریکا از 5 درصد در سال 1990 به 16 درصد در سال 2002 افزایش پیدا کند.
امـا، تـوسعهی سـریع صادرات چین، تنها یک روی سکه است.توسعهی صادرات با توسعهی سریعتر واردات، بهویژه واردات کالاهای نیمساختهای هـمراه بوده است که پس از پردازش مجدد صادر میشوند.در حال حاضر، بازارهای آسیا، انـباشته از اقلام چینی است.بـه عـنوان مثال، چین برای افزایش صادرات وسایل الکترونیکی خود، به واردات گستردهی قطعات این تجهیزات از خارج دستزده است.درواقع، چین برخلاف دیگر کشورهای صنعتی که در مراحل اولیهی توسعهی خود در تولید و صدور و طیف کـوچکی از اقلام تخصص پیدا میکردند، تولید و صدور طیف گستردهای از اقلام را مدنظر قرار داده و به کمک این«تخصصی شدن عمودی»توانسته است بازارهای منطقه و آسیا را قبضه کند.در حال حاضر، نقش چین در مراحل پایانی مـونتاژ طـیف گستردهای از اقلام صادراتی، تعیینکننده و ممتاز است.
عضویت چین در سازمان تجارت جهانی به این معنا خواهد بود که تولیدات ارزان چین به جای اینکه از طریق کشور ثالث(هنگ کنگ، تایوان و...)راهی بـازارهای آمـریکا و
نمودار 3-موازنهی تجاری چین با آمریکا، اروپا، آسیا
اروپا شود، بهطور مستقیم و البته ارزانتر از گذشته، به این بازارها راهی شود.
طی دههی اخیر، بر حجم واردات چین از کشورهای پیشرفتهی صنعتی نیز، بـه سـرعت افزوده شده است.این افزایش، بهویژه از اوایل دههی 1990 سرعت بیشتری به خود گرفت.ژاپن، ایالتهای متحد و اتحادیهی اروپایی، به ترتیب بیشترین سهم را در واردات چین به خود اختصاص میدهند.اکنون، 11 درصد صـادرات ژاپن راهـی چـین میشود در حالی که این رقـم در سـال 1990 تـنها 2 درصد بود.این رقم برای صادرات آمریکا و اروپا به چین، از یک به 3 درصد رسیده است.بنابراین، چین در کنار نفوذ گسترده در بازار کـشورهای پیـشرفته، خـود رفتهرفته به بازاری پر رونق برای فرآوردههای این کـشورها تـبدیل میشود.
تغییرات به وجود آمده در برنامههای تجاری چین، در تراز تجاری دو جانبهی این کشور با برخی از شرکای تجاری عمده نـیز مـنعکس مـیشود.(نمودار 3).در کنار نقش برجستهای که چین در زنجیرهی تولید آسیا ایـفا میکند، صادرات این کشور به ایالتهای متحد نیز از اوایل دههی 1990 به سرغت رو به افزایش گذاشت.این در حالی اسـت کـه سـهم رقیبان آسیایی چین در بازار آمریکا طی این سالها یا ثابت مـانده و یـا به رو به کاهش گذاشته است.
به این ترتیب، مازاد تجاری چین با آمریکا پیوسته در حال افـزایش اسـت.در عـین حال،
کسری تجاری چین با اقتصادهای نو ظهور آسیایی نیز به سـرعت رو بـه افـزایش است. بنابراین، مشاهده میشود که پس از یک دوره افزایش بسیار سریع مازاد تجاری چین بـا جـهان خـارج طی سالهای 1993-1997، تراز تجاری این کشور اکنون به نسبت ثابت مانده و بین 35-45 میلیارد دلار مـازاد، نـوسان میکند.انتظار میرود با گسترش روزافزون واردات چین، مازاد تجاری این کشور در سالهای آیـنده بـه حـدود 20 ملیارد دلار کاهش پیدا کند.
شرکای تجاری
بررسیهای انجام شده دربارهی پیامدهای عضویت چین در سـازمان تـجارت جهانی نشان میدهد که اصلاحات و تغییراتی که اقتصاد چین درپی عضویت در سازمان تـجارت جـهانی مـیپذیرد، به نفع مصرفکنندگان داخلی و جهانی است.اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز که بسیاری از فراوردههای نیمساختهی خـود را بـه بازار چین صادر میکنند، از این امر منتفع خواهند شد.عضویت در سازمان تـجارت جـهانی، تـعهداتی را نیز برای این کشور در زمینهی بازگشایی بازار داخلی بر روی فرآوردههای کشاورزی و خدمات مالی ایجاد مـیکند.
امـا، از آن جـایی که ارزش افزودهی چین پیوسته در حال ترقی است، اقتصاد این کشور یک رقـیب جـدی برای قدرتهای عمدهی تجاری دنیا محسوب میشود.کشورهایی که از مزیت نسبی تجاری ناشی از ارزانی نیروی کـار و اسـتفاده از صنایع کاربر سود میبرند، از هماکنون تغییراتی را در ساختار تجاری خویش برای افزایش تـوان رقـابتی خود با چین به وجود آوردهاند.
چـین در سـالهای آیـنده به یکی از بزرگترین واردکنندگان کالاهای نیمساخته و مـواد اولیـه تبدیل خواهد شد.علاوه بر واردات کالاهای نیمساخته، انتظار میرود به موازات ارتقای سـطح رفـاه مردم، چین بر میزان واردات کـالاهای سـاختهشدهی خارج از کـشور بـیفزاید.بـرخی برآوردها نشان میدهد که در حال حـاضر، نـیمی از واردات چین در بازار داخلی این کشور مصرف شود.به این ترتیب، چین در سـالهای آیـنده به یکی از بزرگترین واردکنندگان فرآوردههای صـنعتی و کالاهای مصنوع جهان مـبدل شـود و به موازات تقویت نقش ایـن کـشور در اقتصاد جهانی، تداوم، ثبات و رشد اقتصادی آن، بیش از پی به عاملی مهم برای رشد و ثـبات سـیستم تجاری جهان تبدیل خواهد شـد.
- ۹۶/۱۲/۰۱